دانلود پروپوزال نقش ساختارهای حاکمیت شرکتی در مهار بحران های مالی

این پروپوزال به بررسی مفهوم حاکمیت شرکتی پرداخته و برای پایان نامه ای تحت همین عنوان در مقطع کارشناسی ارشد رشته حسابداری آماده شده است. پژوهشگر با مطالعه این محصول می تواند علاوه بر آشنایی با مفهوم حاکمیت شرکتی، با ساختارهای کلی پروپوزال نویسی نیز آشنا شده و موضوع مشابهی را برای اهداف تحقیقاتی خود انتخاب نماید. در ادامه به شرح مختصری از تعریف حاکمیت شرکتی می پردازیم.

مالکیت شرکتی، مجموعه ای از ساز و کارها، فرآیندها و روابطی است که بوسیله آنها شرکت ها کنترل و هدایت می شوند. ساختارها و اصول حاکمیت، توزیع حقوق و مسئولیت ها را میان شرکت کنندگان مختلف شرکت (مانند هیئت مدیره، مدیران، سهامداران، طلبکاران، حسابرسان، تنظیم کنندگان مقررات، و دیگر ذینفعان) مشخص می کنند و شامل قوانین و رویه ها برای تصمیم گیری در امور شرکتی می باشد. حاکمیت شرکتی لازم است که این بخاطر امکان وجود تعارض منافع بین ذینفعان، عمدتاً بین سهامداران و مدیریت ارشد یا بین سهامداران می باشد. حاکمیت شرکتی شامل فرآیندهای تنظیم و پیگیری اهداف شرکت ها در زمینه محیط اجتماعی، قانون گذاری و بازاری می باشد. اینها شامل نظارت بر اعمال، سیاست ها، شیوه ها و تصمیمات شرکت ها، کارگزاران آنها و ذینفعان متاثر آنها می باشد. شیوه های حاکمیت شرکتی را می توان به صورت تلاش هایی جهت همسوسازی منافع ذینفعان، در نظر گرفت. توجه و علاقه به شیوه های حاکمیت شرکتی شرکت های مدرن، بخصوص در ارتباط با مسئولیت پذیری، بعد از فروپاشی شدید تعداد زیادی از شرکت های بزرگ در سالهای ۲۰۰۱-۲۰۰۲، که بسیاری از آنها به تقلب در حسابداری مبادرت ورزیده بودند، و پس از آن دوباره پس از بحران مالی اخیر در سال ۲۰۰۸، افزایش یافت. رسوایی های شرکتی از انواع و اقسام مختلف، توجه دولتی و سیاستی به تنظیم مقررات حاکمیت شرکتی را حفظ کرده است. در ایالات متحده، اینها شامل رسوایی های مرتبط با شرکت های Enron و MCI (با نام قبلی WorldCom) می باشد. واگذاری آنها باعث تصویب قانون «ساربانز-اوکسلی» در سال ۲۰۰۲ شد، که این یک قانون فدرال آمریکا جهت بهبود حاکمیت شرکتی در ایالات متحده است. ورشکستگی های مشابه در استرالیا (HIH، One.Tel) به تصویب نهایی اصطلاحات CLERP 9 در آنجا ارتباط دارند که بطور مشابه، هدفش بهبود حاکمیت شرکتی بود. ورشکستگی های شرکتی مشابه در کشورهای دیگر، توجه نظارتی بیشتر را برانگیخت (برای مثال، Parmalat در ایتالیا را می توان نام برد).

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: ۰ میانگین: ۰]