این پروپوزال سعی داشته تا تعریفی کامل از مدیریت کیفیت جامع ارائه دهد و ارتباط آن را با بهره وری و عملکرد سازمانی بیان نماید. این پروپوزال برای پایان نامه ای تحت همین عنوان آماده شده و در آن از منابع مختلف و به روز داخلی و خارجی استفاده شده و پژوهشگر می تواند از این پروپوزال برای آماده کردن پروپوزالی مشابه استفاده نماید. در ادامه به بیان کلی مفهوم مدیریت کیفیت جامع می پردازیم:

مدیریت کیفیت جامع که به اختصار TQM نامیده می شود، یکی از اصول اساسی است که سازمان ها باید برای بهبود مستمر بهره وری خود روی آن تمرکز نمایند. می توان گفت که این ابزار مدیریتی به جای تاکید بر سود مالی کوتاه مدت برای شرکت، روی بهبود فرآیند در طولانی مدت تمرکز می نماید. TQM مجموعه ای از روش ها و رویکردها برای سازمان است تا بازدهی را به واسطه استفاده از استراتژی ها، داده ها و ارتباطات منظم بهبود بخشد تا این کیفیت را روی تمامی فرآیندهای سازمانی و حتی فرهنگ سازمانی تزریق نماید. به طور خاص، TQM تمرکز خود را به فرآیندهای معطوف می کند که سازمان ها از آنها برای تولید محصولات و ارائه خدمات شان استفاده می کنند و در این راستا سازمان ها تمایل دارند تا این فرآیندها را به شکلی بهتر تعریف نمایند و نهایتا بهره وری کلی سازمان و کارکنان را به واسطه آن نظارت کرده و بهبود بخشند. همچنین انتظار می رود که تمامی کارکنان و دپارتمان ها در یک سازمان بخشی از این فرآیندها باشند و از آنها پیروی نمایند. هدف این ابزار مدیریتی، حذف تلفات و افزایش بهره وری با تضمین کارایی تولید و ارائه خدمات می باشد. این چارچوب مدیریتی در ابتدا در شرکت هایی استفاده شد که در بخش تولید فعالیت داشتند اما در طول دهه های گذشته در بخش های دیگر صنعتی و خدماتی نیز شدیدا مورد پذیرش و استفاده قرار گرفته است